English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (7057 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
utilised U مورد استفاده قرار دادن
utilises U مورد استفاده قرار دادن
utilising U مورد استفاده قرار دادن
utilize U مورد استفاده قرار دادن
utilizes U مورد استفاده قرار دادن
utilizing U مورد استفاده قرار دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
utilised U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing U مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
Other Matches
applique U مورد استفاده قرار گرفته
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
letter de chancellerie U نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
store U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
storing U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
marginalising U مورد کمتوجهی قرار دادن
inveighs U مورد حمله قرار دادن
inveighing U مورد حمله قرار دادن
inveighed U مورد حمله قرار دادن
marginalized U مورد کمتوجهی قرار دادن
marginalizing U مورد کمتوجهی قرار دادن
take to task U مورد مواخذه قرار دادن
invading U مورد تجاوز قرار دادن
go for U مورد حمله قرار دادن
marginalises U مورد کمتوجهی قرار دادن
invaded U مورد تجاوز قرار دادن
invade U مورد تجاوز قرار دادن
marginalised U مورد کمتوجهی قرار دادن
invades U مورد تجاوز قرار دادن
inveigh U مورد حمله قرار دادن
marginalize U مورد کمتوجهی قرار دادن
to assent U مورد موافقت قرار دادن
to bring odium on U مورد نفرت قرار دادن
marginalizes U مورد کمتوجهی قرار دادن
rethinks U دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethought U دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiation U مورد لطف وتوجه قرار دادن
questioned U مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
pick to pieces U سخت مورد انتقاد قرار دادن
questions U مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethinking U دوباره مورد تفکر قرار دادن
ingratiate U مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraised U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiating U مورد لطف و عنایت قرار دادن
reappraises U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraise U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraising U دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
ingratiates U مورد لطف و عنایت قرار دادن
ingratiated U مورد لطف و عنایت قرار دادن
question U مورد تردیدیا اعتراض قرار دادن
rethink U دوباره مورد تفکر قرار دادن
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
condemn U مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemning U مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
condemns U مورد اعتراض قرار دادن تخط ئه کردن
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
tanner U [پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
skimmed U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skim U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims U سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
electroplat U قرار دادن یک فلز بر روی سطح مواد با استفاده ازالکترولیز
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
common use U مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
to receive attantion U مورد توجه قرار گرفتن
unquestioned U مورد بازپرسی قرار نگرفته
viewless U مورد نظر قرار نگرفته
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
usages U مورد استفاده
utilized U مورد استفاده
usage U مورد استفاده
spectrophotometry U اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
usage U استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages U استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
shares U باس مورد استفاده
to put to use U مورد استفاده قراردادن
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
man power U تعداداشخاص مورد استفاده
share U باس مورد استفاده
capital employed U سرمایه مورد استفاده
shared U باس مورد استفاده
I had no opportunity to discuss the matter . U فرصت نشد که موضوع را مورد بحث قرار بدهم
lionize U مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
tantalus U تانتالوس که مورد شکنجه شدید زاوش قرار گرفت
consents U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent U اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
tartan U ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
common user supplies U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
use up U تحلیل بردن مورد استفاده قرارگرفتن
wraparound U ی مورد استفاده واقع شده باشد
active stock U موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
procedure U روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
common user items U کالاهایی که مورد استفاده عموم میباشد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
link route segments U راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
Italian Villa style U [سبک التقاطی مورد استفاده در قرن نوزدهم بومی ایتالیا]
jan grid U سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
caught with hand in the cookie jar <idiom> U مچ کسی را گرفتن [بخصوص در مورد سوء استفاده از موضع قدرت و مقام]
high frequency U فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
monofuel U سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
battery U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
square away U سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
carpet beetle U نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
missile monitor U نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
carpet moth U بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
Judge not , that ye be not judged. <proverb> U قضاوت نکن ,تا مورد قضاوت قرار نگیرى.
engels law U ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
give evidence of U گواهی دادن در مورد
subschema U زیرمجموعه با تغییر شکل دیدگاه منطقی از شمای پایگاه داده که مورد نیاز برنامه کاربردی استفاده کننده بخصوصی میباشدزیرشمای
to weigh in [on something] U تذکر دادن [در مورد چیزی]
objurgate U سخت مورد انتقادقرار دادن
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
postbyte U بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
freeware U نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
bounces U مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounced U مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounce U مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
puts U قرار دادن
set U قرار دادن
locates U قرار دادن
individuate U تک قرار دادن
locating U قرار دادن
sets U قرار دادن
placement U قرار دادن
posit U قرار دادن
located U قرار دادن
setting up U قرار دادن
lay U قرار دادن
settles U قرار دادن
locate U قرار دادن
relative location U قرار دادن
lays U قرار دادن
settle U قرار دادن
underexpose U قرار دادن
placements U قرار دادن
superpose U قرار دادن
rowed U قرار دادن
row U قرار دادن
lodges U قرار دادن
rows U قرار دادن
lodge U قرار دادن
make U قرار دادن
put U قرار دادن
lodged U قرار دادن
parks U قرار دادن
park U قرار دادن
parked U قرار دادن
putting U قرار دادن
packs U قرار دادن
makes U قرار دادن
pack U قرار دادن
place at disposal U در دسترس قرار دادن
utilizes U مورداستفاده قرار دادن
immurement U در دیوار قرار دادن
doubted U موردتردید قرار دادن
pronate U دمر قرار دادن
utilize U در دسترس قرار دادن
doubting U موردتردید قرار دادن
inprocess U درجریان قرار دادن
doubts U موردتردید قرار دادن
put to U در تنگنا قرار دادن
incase U در صندوق قرار دادن
doubt U موردتردید قرار دادن
put in U قرار دادن چیزی در
oppress U درمضیقه قرار دادن
oppresses U درمضیقه قرار دادن
compacting U تنگ هم قرار دادن
impacts U زیرفشار قرار دادن
subjecting U در معرض قرار دادن
subjected U در معرض قرار دادن
compacted U تنگ هم قرار دادن
oppressing U درمضیقه قرار دادن
prefer U جلو قرار دادن
subject U در معرض قرار دادن
enfilade U روبروی هم قرار دادن
set of the sails U قرار دادن بادبانها
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1tink and grow rich
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1strong
1To be capable of quoting
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com